گفتگوی شب و شبنم

و دوباره من رفتم، و دوباره تو آمدی...

گفتگوی شب و شبنم

و دوباره من رفتم، و دوباره تو آمدی...

چشمان تو

انتهای تمام دردهایند

گرچه بی انتهایند

آنقدر زیبا

که آسمان می لرزد

و زمین می رقصد

چشمان تو

انتهای تمام دردهایند

پس چرا تمام دردهای من شدند؟

بغزهایم را می بلعم

نگاهت مرا می بلعد

به دریای چشمانت

غرق می شوم

ببین چگونه

نهنگ دریای عشق شدم

نهنگ بی آب ...