گفتگوی شب و شبنم

و دوباره من رفتم، و دوباره تو آمدی...

گفتگوی شب و شبنم

و دوباره من رفتم، و دوباره تو آمدی...

عطر تو

دیوار و دیوار

هزار سال

پی روزنه ای

خشت خشت

بوییدم

بوی خشت ها را

خوب می شناسم

مثل عطر تو

گرچه توهم دیواری

نه روزنه ای

که عطر تو را له می زند

یا غنچه ای

که عشق تو را شعر می کند

و تنهایی خود را

که بر خشت می روید

و بعد می میرد

و من

که خشت را می بویم

عطر تو را له می زنم

و بعد می میرم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد